چای ِدارچین

از مِهر می نویسم

چای ِدارچین

از مِهر می نویسم

فیروزه ای خوش رنگ من

پاییز در یک قدمی مان است.این را بادی که سر صبح در نورگیر گیر افتاده بود،می گفت.

پاییز دوست داشتنی در راه است.فصل آسمان خوش رنگ و پر از ابرهای پنبه ای کومولوس،سر آغاز فصلی که هرمز نزدیک تر از همیشه است و دریا هیچ وقت سپید نیست.و همیشه دخترکانی هستند که لب ساحل صدف جمع کنند و یکی از صدف های زیبایشان را به ما بدهند،به ما که حس خوبی بهشان داده ایم.و شب هایش که پر نورترین شب های سال است،گواهم همین دو شبی است که گذشت و دل من را برد.

پاییز من فیروزه ای ست،به رنگ دریای روزهای خوبش.روزهایی که در آن عاشقی کرده ام.