چقدر عصبانیم.
سهل انگاری تا چه حد؟؟! ما مراقب همه ی کارها و روابطمون با دیگران هستیم،مراقب وظیفه ی حساس تزریق آمپول نه؟؟
چقدر خشمگینم.
دیشب که برحسب اتفاق خودم هم به یک کلینیک برای تزریق رفتم،خانمی که مسئول این کار بود با سوزن سرنگ نفر قبلی دستش رو برید:|
که این یعنی حتا مراقب سلامتی خودش هم نیست،چطور به دیگران فکر کنه؟
با دست خونین مشغول کشیدن پنی سیلین توی سرنگ شد که بهش اعتراض کردم و چسب کاغذی معمولی پیچید دور دستش.
و برای تلافی!! بدون خالی کردن هوای سرنگ ،آن را تزریق کرد:|
و امروز که خبر درگذشت فرخنده مرادی بر اثر تزریق آمپول اشتباهی منقلبم کرد.
از همین جا به غزل و آرشام مرادی تسلیت می گم.
چیز زیادی نمی شود گفت.
اه.چه بد.روزی ۱۰۰ذ نفر آدم میره پیششون>نمیان ک بهداشت رعایت کنن.بازم ایول به تو ک اعتراض کردی.بعضیا هیچی نمیگن.من کشته مردده ی چایی ام.مخصوصا غلیظ.به وب منم سر بزن.آپ کردم.میخوای همدیگرو بلینکیم؟؟لطفا خبرشو بده
دیشب حالم گرفته شد،امروزم که این خبرو شنیدم.
خواهش می کنم،بفرمایید چای دارچینی از نوع غلیظش!
متأسفانه تکرار پی در پی یک اشتباه،و چیزی که اصلن مهم نیست حق حیات خود یا دیگران...
گویا اشتباه تزریق نبوده .
همینجا به غزل و ارشام پوراسماعیلی تسلیت می گم