من نمی تونم سخت زندگی کنم.
نمی تونم مثل شما مواظب این باشم که بلند بلند نخندم و شالمو نزنم پشت گوشم یا جلوی بقیه گریه نکنم.
این ها چیزی نیست که من بخام براشون نگران باشم .من یاد گرفتم از سخت ترین لحظه های زندگی هم می شه لذت برد.تعجب من فقط از اینه که چرا شما برای من نگرانی وقتی که من خوبم،خوشم و هیچ ملالی نیست؟
چرا مرتب با ایما و اشاره و بعضن کنایه از روش زندگی من انتقاد می کنی در حالی که زندگی تو هیچوقت برای من جالب نبوده که بخام حتا بشناسمت؟
جالبه که مغز من هیچ وقت کنایه هارو نمی فهمه و با سرخوشی همه رو جواب می دم و همیشه دیگران هستن که بهم حالی می کنن داشتی کنایه می زدی!
واقعن چرا؟
چرا زندگی خودت رو سخت می کنی،بی خیالِ همه ی روزهایی که، داره می گذره می شی و فوکوس می کنی روی رفتار من،خنده های من،لباس پوشیدن های من یا گشت و گذارهای من؟
و حتا غصه می خوری به حالم که چرا مراقب زندگی ای که داره از دستم می ره نیستم؟
خب تو اشتباه می کنی.
باور کن این من نیستم که زندگیم داره از دستم می ره.من خوبم،خیلی خوب.
یک سال و پنج ماهه که یاد گرفتم می شه سخت ترین شرایط و روزهارو به بهترین لحظات تبدیل کرد.و متاسفم برات که تو هیچی از عشق نمی دونی،از امید،آرزو و صد البته از راحت زیستن.
عکس:هدا رستمی
کار درست رو تو انجام میدی...
بلند بلند بخند و جلو دیگران گریه کن،وگرنه چندوقت دیگه بخاطر نخندیدنا و گریه نکردنات خودتو سرزنش می کنی!!
چشم
این شعر به من کمک کرد که بیشتر خانم ها را بشناسم به امید روزهای شاد.اثر چارلز بوکوفسکی
هوای خوب
مثل زن خوبه
همیشه پیش نمی آد
وقتی هم بیاد
برا همیشه نمی مونه
مرد اما
قرص تره:
اگه بده
بخت اینکه همونطور بمونه بیشتره
اگه هم خوبه
که خب خوب می مونه
ولی زن
عوض می شه
با
بچه سن و سال
رژیم غذایی
حرف
ماه
بود و نبود آفتاب
یا لحظه های خوش.
زن حیاتش
به تیمار عاشقانه توئه
در حالی که مرد رو
اگه بهش نفرت بدی قوی تر می شه.
ممنون ،زیبا بود.
مدت هاست که دیگه هیچ توجهی به حرف ها و رفتار های اینچنینی نمی کنم.دوره ی این رفتارها واسم تموم شده است.
من هم.
ولی وقتی چند تا موضوع مشابه پشت سر هم پیش میاد یکم عصبی می شم.